سه‌شنبه، اردیبهشت ۰۵، ۱۳۸۵

اعلام جرم جمعي از آسيب ديدگان سلسله صوفيه نعمت اللهيه گنابادي عليه مسئولان حادثه قم

مقام معظم رهبري حضرت آيت الله سيدعلي خامنه اي دامت برکاته العالي

محترما معروض مي دارد

نويسندگان اين دادخواهي بواسطه صدمات جسمي و روحي و خسارات مالي و عاطفي فراوان ناشي از حمله ناجوانمردانه به مرکز عبادت و منازل مسکوني و اماکن کاروکسبشان بر عليه سرکردگان اين غائله نامبارک حضور حضرت عالي شاکي و تقاضاي دادخواهي دارند.

مقدمه

درشرايطي که گروه هاي گوناگوني از ايران به خارج سفر مي کنند يا از خارج به ايران دعوت مي شوند تا در گردهمائي هاي بين المللي براي تفاهم ميان اديان و مذاهب بکوشند؛ و در شرايطي که قم پايتخت فرهنگي اسلام لقب گرفته؛ حمله به جماعتي از صوفي مسلکان پيرو دين مبين اسلام و مذهب حقه اثناعشريه در روز روشن در ماه مبارک محرم در شهر مقدس قم در نزديکي حرم حضرت معصومه عليهاالسلام بدون هيچگونه توجيه شرعي و حقوقي و قانوني و عقلاني خسارات جبران ناپذيري براي نظام به بار آورده است.

درشرايطي که گروه هاي مختلفي از ايران تحت عنوان بحث گفتگوي اديان و فرهنگها و تمدنها به اقطارعالم سفر مي کنند و همه جا با تمسک به ميراث ارزش صوفيه درصدد کسب اعتبار و آبرو براي معنويت گرائي اسلامي از ديدگاه بزرگان فرهنگ ايران هستند؛ حمله لجام گسيخته و خشونت عريان نسبت به صوفيان و جدال و سرکوب اهل الله وکساني که هيچ داعيه اي در امور سياسي ندارند فاقد هرگونه مشروعيت اخلاقي و وجاهت قانوني و شرعي است.

حمله به حسينيه دراويش نعمت اللهي گنابادي يک بحث حقوقي و درچهارچوب اختيارات شهرداري نبوده و توطئه از پيش طراحي شده ديگري براي تخريب چهره تشيع در شرائط خطيرکنوني دنيا است.

اين واقعه شوم در روز بيست و پنج بهمن ماه رخداد. يعني که زماني که ايران بيش از هميشه نياز به وحدت ملي داشت. يعني زماني که بيش از هروقت ديگر ضرورت اقتضا مي کرد که از اسلام و تشيع سيمائي صلحجويانه و انسانگرايانه به جهانيان ارائه شود. در اين حمله-چنانچه مسلماً استحضار داريد- خانه هاي مسکوني و اماکن کسب وکار مردم علاوه بر حسينيه دراويش نعمت اللهي گنابادي /يعني مکاني که به قصد عبادت خداوند در ملک موروثي موقوفي با صرف هزينه شخصي براي جماعت مسلمانان شيعه مذهب صوفي مسلک بناشده بود/ بکلي طعمه تخريب و دچار هدم مطلق گرديد. اين واقعه بطور روشن ومبيني آکنده از علايم افساد في الارض مي باشد؛ و يادآور نظريه کساني است که معتقدند هرچه در جهت افساد في الارض بکوشند شرايط ظهور امام عصر عج را تسريع کرده اند.

فلذا در چنين موقعيتي که امنيت اجتماعي ميرود تا در زواياي غربت متواري و منعدم گردد و کمياب تر از سيمرغ و کيميا شود؛ دفع دست ظلمه به دست برپاکنندگان عدالت ضرورت مي يابد تا بيش از اين افساد گسترش نيابد. قال الله تبارک و تعالي"ولولادفع الله الناس بالناس لفسدت الارض و لهدمت الصوامع."

 

عرضحال

ما به عنوان جمعي از صدمه ديدگان اين حادثه مصيبتبار و سياه حضور حضرتعالي دادخواهي کرده و برعليه برخي از عاملان شناخته شده اين واقعه به تقديم عرضحال عارض مي شويم:

*  آخوند شهشهاني. به قرار مدارک مستند موجودي که دردست است اين شخص در روز حادثه با استفاده از بلندگو به تحريک جماعت ناآگاه پرداخته و با رکيکترين کلمات به مرحومه خواهر آقاي سيداحمدشريعت که از متدينين سرشناس قم است حمله هاي لفظي نموده و اسباب تحريک متعصبان را فراهم ساخته و به صراحت مکررا آقاي شريعت را به اخراج از قم تهديد کرده است.

*  سرداردرِياداراستاندار مهندس عباس محتاج که به شهادت اسناد موجود به عوض ايجاد نظم و تضمين امنيت شهروندان با عناصر سرکوبگر و غيرمسئول همکاري نموده و براي تخريب خانه و کاشانه و اماکن کسب و کار مردم انواع مختلف وسائل تخريب را در اختيار سرکوبگران قانونشکن قرار داده است. بعد ازآن نيز با برپاکردن نمايشگاهي بر عليه دراويش نعمت اللهي گنابادي به افساد في الارض پرداخته است.

حاجي زاده معاون سياسي -امنيتي استاندار قم . بنا به اسنادموجود وي در هنگام گفتگو با هياتي از جانب سلسله نعمت اللهيه گنابادي به صراحت اظهار مي دارد که ما اين حسينيه را تخريب خواهيم کرد ولو به کشتن هزار نفر بينجامد. وي نيز در روزافتتاح نمايشگاه برپاشده بر عليه صوفيان نعمت اللهي گنابادي به عوض استمالت از اشخاص مصدوم و خانه خراب به توجيه اين عمل مشئوم پرداخته و از آن به عنوان دفع فتنه و غائله دراويش و صوفيان ياد کرده است.

علاوه بر نامبردگان فوق الذکر؛ متذکر مي گرديم که خطر اساسي از جانب کساني است که زمينه سازان "عقيدتي" اين قبيل وقايع هستند؛ و بطور غيرموجه و ناصواب و غيرمتين براي ايجاد اخلال و در نظم عمومي و بمنظور بحران آفريني درجامعه هرازچند گاه يکبار جماعتي از شهروندان را هدف خشونتگرائي قرار مي دهند و امنيت و آرامش اجتماعي را از آنان سلب مي نمايند.

بنا به شواهد موجود آقاي ميرزاحسينعلي نوري همداني در صدد اثرگذاري برجو حوزه و بويژه بر جامعه مدرسان قم و اصولگرايان مي باشد و مي کوشد تا با تشکيل دادن محوري از برخي از مراجع تندرو مانند آقايان صافي گلپايگاني ومصطفي لنکراني جهت گيري کلامي جديدي به حوزه علميه ببخشد و تمسک به عقلانيت را در اين حوزه به حداقل برساند. ما از حضرتعالي تقاضا مي کنيم که باارشاد حضرت مستطاب عالي اگر حسن نيتي در آقايان هست براي گفتگوهاي مدرسي در نشستهاي عاري از تعصب شرکت جويند تا بطريق عقلاني و منطقي در رفع شبهه از آنان نسبت به حقانيت تصوف حقيقي مساعي لازم صورت گيرد.

آقاي ميرزا حسين علي نوري همداني از تاريخ 28 شهريور هشتادوچهار تاکنون مکرراً بارها به صراحت اظهار داشته که صوفيه فرقه ضاله منحرفه هستند که بايد قلع و قمع شوند. از آنجا که در آثار اکابر تشيع که مراجع مورد استفاده عموم اخباريون و اصوليون هستند /مانند مرحوم ملاسيدحيدر آملي و مرحومان مجلسي اول و دوم وشيخ بهاءالدين جبل عاملي/ قطعا تشيع و تصوف کاملا درهم تنيده و بهم پيوندخورده مي باشند؛ سرکوبي صوفيان و زمينه چيني هاي مشکوک براي امحاء تصوف از ايران ؛ درحقيقت پوششي براي حمله به تشيع حقيقي اثناعشري که مذهب رسمي ايران است مي باشد. حدوث اين واقعه در قم به صورت خشونت گرائي هاي عريان در قبال درويشان نيز در چهارچوب همين توطئه قابل بررسي است.

باتقديم احترامات فائقه

جمعي از ضايعه ديدگان حادثه مصيبتبار قم