سه‌شنبه، اردیبهشت ۰۵، ۱۳۸۵

شكايت به رهبري در ارتباط با تهاجم به حسينيه شريعت قم

بسم الله الرحمن الرحیم

اقرأ باسم ربک الذی خلق (1) خلق الإنسان من علق (2) اقرأ و ربک الأکرم (3) الذی علم بالقلم (4) علم الإنسان مالم یعلم (5) کلا ان الإنسان لیطغی (6) ان رأه استغنی (7) ان الی ربک الرجعی (8) ارایت الذی ینهی (9) عبدا اذا صلی (10) ارایت ان کان علی الهدی (11) او امر بالتقوی (12) ارایت ان کذب و تولی (13) الم یعلم بان الله یری (14) کلا لئن لم ینته لنسفعاٌ بالناصیه (15) ناصیه کاذبه خاطئه (16) فلیدع نادیه (17) سندع الزبانیه (18) کلا لا تطعه و اسجد و اقترب (19) 

ریاست محترم دفتر مقام معظم رهبری     

با سلام، توقيراً به استحضار عالی میرساند همزمان با عید سعید غدیر برابر با بیست و هشتم دیماه 1384 عده‌ای ناشناس و نفوذی به نام ارگانهای امنیتی – انتظامی استان قم به حسینیه فقرای سلسله جلیله علیه نعمت اللهی گنابادی سلطانعلیشاهی معروف به حسینیه شریعت واقع درقم، خیابان ارم، حمله ور شده و پس از فک پلمپ که توسط شهرداری قم به دلیل مشکلات شهرسازی صورت گرفته بوده، بدون مجوز قانونی و ارائه مدارک هویتی معتبر، اقدام به ایجاد آثار تصرف از جمله ساخت دیوار حائل میان حسینیه (وقف خاص سلسله) و منزل شخصی شیخ سلسله جناب آقای سید احمد شریعت نموده‌اند و تاکنون نیز حسینیه و محله‌های اطراف تحت تدابیر شدید امنیتی قرارگرفته و عده ای از فقرای ساکن قم و سایر فقراء که از نقاط مختلف کشور به قم سفر کرده بودند را نیز بلادلیل و مدرک و بدون داشتن هیچگونه حکم و یا دستوری از مقامات قضایی ذیصلاح، مدت زمانی در بازداشت غیرقانونی نگهداشته‌اند و هم اکنون نیز پس از گذشت قریب به 7 روز از حمله و یورش مغول وار و چپاولگرانه معاندین نظام و عده‌ای خودسر و ذینفوذ اما نفوذی در دستگاههای امنیتی کشور حاضر به ترک محل موقوفه حسینیه شریعت نمیشوند.   

در دیدار با مقامات محلی استان از جمله استانداری و دادگستری مشخص شد که نه حکمی از دستگاه قضایی در خصوص مورد وجود دارد و نه مصوبه‌ای از سوی شورای تأمین استان، و در مراجعه به ستاد پیشگیری و حفاظت اجتماعی قوه قضاییه در قم مشخص شد که شخصی به نام « حجت الاسلام جعفری » از مسوولین دادستانی قم، با سوء استفاده از لباس روحانیت و ابلاغ قضاء در نظام اسلامی اقدام به بازداشت غیرقانونی فقرا نموده و حتی تهدید به ادامه این روند در روزهای آتی نیز نمودند.

علیهذا اینگونه اعمال وقیحانه یک مقام قضایی در کشور که خود واجد عناوین متعدده مجرمانه از قبیل توهین و هتک حرمت اشخاص، احضار خلاف قانون اشخاص، سوء استفاده از مقام، سلب آزادیهای اجتماعی و مصرح در قانون اساسی، هتک حرمت منازل، فک پلمپ غیرقانونی و بدون مجوز، تصرف عدوانی، تعرض به مال موقوفه بوده و برابر ماده 47 قانون مجازات اسلامی از موارد مشدده مجازات میباشد قابل اغماض و چشم پوشی نبوده و قطعاً و یقیناً موضوع از طریق مراجع ذیصلاح پیگیری خواهد شد . لازم به ذکر است که در زمان حکومت علی (ع ) خلخالی را نامحرمان از پای زنی یهودی درآوردند که علی ع با شنیدن اين خبر، آرزوی مرگ کرد ما هم در نظام اسلامی با اینگونه اعمال دستگاههای امنیتمان باید از بالاترین مقام تا ا فراد عادی جامعه آرزوی مرگ کنیم که به نام اسلام، به جان و مال و ناموس مسلمان به هدف اختلاف میان مسلمین و با مأموریتی ویژه، اینگونه تعرض و تجاوز میشود.

مستنداٌ به اصول 2، 3، 9، 11، 12 و 26 قانون اساسي، هيچ مقامی حق ندارد حتي به نام حفظ استقلال و امنيت و تمامیت ارضی كشور این آزادیهای مشروع را سلب نماید و بنابر قانون احترام به آزاديهاي مشروع و حفظ حقوق شهروندي مصوب 1383، هركس حق دارد در پناه قانون از امنيت لازم برخوردار باشد.

به هر تقدیر، اینگونه اقدامات وقیحانه و احمقانه بدون مجوز قانونی، تعرض، بیحرمتی و بیدادگریهای تعصبات غیرمعقول و اجتهادهای شخصی افراد ذینفوذ اما نفوذی، معاند و مخالف نظام اسلامی آنهم تحت لوای مأمورین امنیتی و انتظامی هیچگونه هدفی جز براندازی نظام اسلامی را در برنداشته و این دستهای خبیث و متصل و متوسل به سازمانها و ابرقدرتهایی است که با اشاعه فحشاء و فساد و فسق و فجور در جامعه زمینه براندازی و اختلاف میان شیعه و سنی و مسلمین جهان را فراهم میسازند و متأسفانه تمام این هجمه ها، رفتارهای خلاف شأن انسانی و تعرضات و برخوردهای سلیقه ای و توهین آمیز افراد کج فهم، در حالي صورت مي گيرد كه تذکرات شفاهی و کتبی بنیانگذار فقید نظام جمهوری اسلامی ایران حضرت آیت الله خمینی و ارادت ظاهری و باطنی ایشان به بزرگان سلسله آنگونه که در آثار و تألیفاتشان مشهود و مرقوم است و فرمان حاكم شرع حضرت آيت الله محمدي گيلاني خطاب به برادران سپاه و قواي انتظامي و مأموران و ضابطين ارگانهاي قضايي، مبنی بر اینکه تعرض به اين سلسله علاوه بر حرمت موجب تعقيب متعرض خواهد بود و فقراي اين سلسله مأمون و مصون مي باشند و حرام است بدون مجوز قضایی کسی وسیله تعرض آنان را فراهم آورد و نامه مدیرکل سیاسی وزارت کشور مبنی بر برگزاری آزاد جلسات فقری و تأمین امنیت جلسات دراویش سلسله وجود دارد.

در پایان این عریضه و عرضحال فرازهایی از بیانات حضرت آیت الله خمینی در تفسیر سوره حمد، چاپ موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، صفحه 66 در باب ایقاظ ایمانی به سمع و نظر حضرات میرسانیم، باشد که بویی از توحید به شامه قلوب برسد و به ذلت و عجز خود توجه کرده و از روی خجلت و شرمساری قیام به امر کرده و از دعوی عبودیت حذر کنیم:

« بدان ای عزیز که ما تا در این حجب غلیظ عالم طبیعت هستیم و صرف وقت در تعمیر دنیا و لذایذ آن میکنیم و از حق تعالی و ذکر و فکر او غافل می باشیم ، تمام عبادات و اذکار و قرائات ما بی حقیقت است – نه در الحمدلله محامد را می توانیم به حق منحصر کنیم و نه در ایاک نعبد و ایاک نستعین راهی از حقیقت           می پوییم. بلکه با این دعاوی بی مغز در محضر حق تعالی و ملایکه مقربین و انبیای مرسلین و اولیای معصومین رسوا و سرشکسته هستیم. کسی که زبان حال و قالش مشحون به مدح اهل دنیا است چطور الحمدلله گوید؟ و کسی که وجهه قلبش طبیعی و بویی از الهیت در آن نیست و اعتماد و اتکالش به خلق است ، با چه زبان ایاک نعبد و ایاک نستعین گوید؟ پس اگر مرد این میدانی ، دامن همت به کمر زن و با شدت تذکر و تفکر در عظمت حق و ذلت و عجز و فقر مخلوق ، در اوایل امر این حقایق و لطایف را به قلب خود برسان و دل خود را به ذکر حق تعالی زنده کن تا بویی از توحید به شامه قلبت برسد و با مدد غیبی راهی به نماز اهل معرفت پیدا کنی. و اگر مرد این میدان نیستی، لااقل نقص خود را نصب العین خود کن و به ذلت و عجز خود توجه کن و از روی خجلت و شرمساری قیام به امر کن و از دعوی عبودیت حذر کن و این آیات شریفه را که به لطایف آن متحقق نیستی یا از زبان کمل بخوان و یا صرف قرائت صورت قرآن در نظرت باشد که اقلاً دعوی باطل و ادعای کاذب نکنی.»

امید است حضرتعالی به این دادخواهی دراویش سلسله گنابادی از محاکم ملی در برابر اعمال ناقض حقوق بنیادی که قانون اساسی به آنها اعطا کرده پاسخ مثبت داده و به نادانان و مقدس مآبان جاهل بگویید که اگر میگوییم این انقلاب در هیچ جای جهان بینام خمینی شناخته شده نیست، خمینی افتخار بندگی این قوم را داشت لذا انقلاب جنبشی به رهبری كسي بود كه ارادت به دراویش داشت.

                                               فقراي سلسله جلیله علیه نعمت اللهی گنابادي