متن عريضه شكايت از امام جمعه سمنان
هو
121 «هَيهاتَ
هَيهاتَ لِما تُوعَدُونَ»
سوره مؤمنون آيه36 و«يريدُونَ اَن يطفِؤُا نُورَ اللِّه بِاَفواهِهِم وَ يأبَي
اللّهُ اِلّا أَن يتِمَّ نُورَه وَ لَو کَرِهَ الکافِرُونَ» سوره توبه آيه 32
چراغي را که ايزد بر
فروزد
هر آن کو پف کند ريشش بسوزد
رياست محترم شعبه دوم دادگاه ويژه روحانيت تهران
با سلام، توقيراً در خصوص پروندهء کلاسهء 85/11213/و/2 مطروحه در آن شعبه پيرامون شکايت اينجانبان عليه حجت الاسلام و المسلمين شاهچراغي«امام جمعه سمنان» مطالبي را به استحضار ميرساند:
الف : مروري بر حقانيت تصوف از ديدگاه علماء اعلام«کثر الله امثالهم»
«قُل يا اَهلَ الکِتابِ تَعالُوا إِلي کَلِمَةِ سَواءٍ بَينَنا وَ بَينَکُم» سوره آل عمران آيه 64
« و من تو را اي برادر عزيز سفارش مي کنم که به اين عارفان وحکيمان که از شيعيان خالص علي بن ابيطالب و اولاد معصوم او عليهم السلام هستند و در راه آنان قدم بر مي دارند و به ولايت و دوستي آنان متمسکند گمان بد مبر ومبادا که در باره آنان سخن نا پسندي براني و يا به آنچه در باره آنان گفته مي شود گوش فرا دهي که مي افتي به آنجا که بايد بيفتي»
آيت الله خميني ـ مصباح الهدايه الي الخلافة و الولاية ـ صفحه 73
کساني که گمان مي کنند تصوف و عرفان پديدهاي متفاوت از اسلام است و با راه انداختن غائله و فتنه و سر و صدا و آشوب حسينيه صوفيه را به آتش مي کشند و تخريب مي کنند لازم است از جهت اعتلاي اسلام و ايجاد وحدت و اتحاد مسلمين کمي بيشتر تأمل و تحقيق نمايند و با عدم اطلاع و آگاهي از عرفان اسلامي و عدم آگاهي از سير و سلوک الي الله بر اثر اغواء و تحريک نادانان و مغرضان و معاندين عرفان و خدا ناشناسان از حقيقت بي خبر نه تنها به مسلمانان بلکه به مراجع تقليد و علماي اعلام، اهانت روا داشتند. نظير آنچه در سمنان رخ دادو امام جمعه شهرستان سمنان« متشکي عنه» بدون توجه و آگاهي، درباره تصوف اينگونه سخن پراکني نموده و موجب هتک حيثيت روحانيت شدند. در حالي فرقه دراويش را ضاله خطاب نموده و حسينيه آنها را همان مسجد ضرار معرفي و از تخريب و به آتش کشيده شدن آن حمايت مي نمودند که حضرت ختمي مرتبت (ص) ألفَقرُ فَخري فرمودند و حضرت آيت الله خميني در کتاب آداب الصلوة صفحه 167 در اخطار به منکرين اهل عرفان و تصوف و قانعين به شريعت مقدس مي نويسند: «و کساني که دعوت به صورت محض مي کنند و مردم را از آداب باطنيه باز مي دارند و مي گويند شريعت را جز اين صورت و قشر معني و حقيقتي نيست، شياطين طريق الي الله و خار هاي راه انسانيتند و از شر آنها بايد به خداي تعالي پناه برد که نور فطرت الله را که نور معرفت و توحيد و ولايت و ديگر معارف است در انسان منتفي مي کنند و حجابهاي تقليد و جهالت و عادت و اوهام را به روي آن مي کشند و بندگان خداي تعالي را از عکوف به درگاه او و وصول به جمال جميل او باز مي دارند و سد طريق معارف مي نمايند و قلوب صافي بي آلايش بندگان خدا را که حق تعالي با دست جمال و جلال خود تخم معرفت در خميره آنها پنهان فرموده و انبياء عظام وکتب آسماني را فرستاده براي تربيت و تنميهء آن، به دنيا و زخارف آن و جهات مادي و جسماني و عوارض آن متوجه مي کنند و از روحانيات و سعادات عقليه منصرف مي کنند و حصر عوالم غيب و جنتهاي موعوده را مي نمايند به همان مأکولات حيوانيه و مشروبات و منکوحات و ديگر از مشتهيات حيواني. اينها گمان مي کنند که حق تعالي اين همه بسط بساط رحمت فرموده و با اين همه تشريفات کتابها نازل فرموده و ملائکه الله معظم فرو فرستاده و انبياء عظام مأمور فرموده براي اداره کردن بطن و فرج، غايت معارفشان اين است که بطن وفرج را در دنيا حفظ کن تا به شهوات آن در آخرت برسي. آن قدري که اهميت به جماع پانصد ساله مي دهند به توحيد و نبوات نمي دهند و تمام معارف را مقدمه تعمير بطن و فرج مي دانند و اگر حکيمي الهي يا عارفي رباني به روي بندگان خدا بخواهد دري از رحمت باز کند و ورقي از حکمت الهي بخواند از هيچ نسبت و بد گويي و فحش و تکفيري به او خودداري نمي کنند. اينها به طوري منغمر در دنيا شدند و به شهوات بطن و فرج اهميت مي دهند که ميل ندارند سعادت ديگري در دار تحقق موجود باشد جز شهوات حيواني با آن که اگر سعادت عقليه هم در عالم باشد به بطن و فرج آنها ضرري نمي رساند».
سيد حيدر آملي صاحب تفسير بحر الابحار کتابي به قرب هفتاد هزار بيت از دلايل و احاديث اهل بيت عليهم السلام تصنيف نموده دربيان آنکه شيعه اي که صوفي نباشد شيعه نيست وصوفي که شيعه نباشد صوفي نيست.
مرحوم مجلسي اول در رساله تشويق السالکين در صفحات 20-18 مينويسند: «پس اگر جمعي از نادانان که در ميان عوام خود را به طالب علم شهرت داده اند مذمت اين طريقه مي نمايند،معلوم است که از کمال ناداني يا محض حسد و اغراض فاسده نفساني خواهد بود و عاقل بايد که فريب اين شياطين را نخورد و از اين سعادت عظمي که مقصد اقصي و طريقه انبيا وائمه هدي و شيوه اوليا و مردان راه خداست محروم نماند. هر چند اين کاريست دشوار و شربتي است بر اکثر طبايع ناگوار و جهاد اکبر و ميدان ترک سر است و موقوف بر همتي عالي است و تاييد ازلي و حاصل سخن آن که بداني که اصل تصوف صافي نمودن باطن است از زنگ ماسوي و متخلق شدن به اخلاق الله و تحصيل کمالات روحاني و رسيدن به مقام قرب و معرفت عياني، نه چنان که نادانان گمان مي برند که تصوف محض لهو و لعب است، بيهوده يا دکاني است در بازار هوي به زرق و ريا چيده و طريقت مخالف شريعت مصطفوي (ص) و مباني طريقت مرتضوي (ع) که «کُلا اِنَّهُم عَن رَبَهم يَومَئِذٍ لَمَحجُوبُونَ»
به هر حال تهمت نفاق به مسلمين و مومنين متعهد و اهل طهارت دايم و صلوه پيوسته، تهمت نابخشودني است. اگر تخريب مسجد ضرار بر محمد بن عبدالله (ص) وحي شد، جناب امام جمعه سمنان نيز بايد صريحاً اعلام نمايد که تخريب حسينيه شريعت قم به عنوان مسجد ضرار و پايگاه نفاق و فتنه بر چه کسي وحي شده است؟ و يا چه کسي ادعاي پيغمبري و نزول وحي بر وي را در اين عصر و زمان دارد؟ آيا سزاوار است که در لباس روحانيت، اينگونه تهمت به پيروان مخلص علي ابن ابيطالب و شيعيان خاص وي و آل اطهارش زده شود؟ اين همه آيت الله خميني در وحدت و اتحاد اسلام کوشيدند و تفرقه اندازان را منافق مي دانند، اينگونه تفرقهاندازي و تکه تکه کردن اسلام آن هم در تريبون نماز جمعه که مي بايست مبلغ احکام دين رسول گرامي اسلام باشد، را چه مي توان تعبير کرد؟ و کساني را که ايشان در آثار خود به آنها متوسل مي شوند و در روز حشر به شفاعت آنان اميد فرج دارند،مورد اهانت قرار دادن، آيا ضديت با ولايت ائمه هدي نيست؟
بزرگان اهل عرفان بالاخص اين سلسله جليله عليه، دل شکسته و تن خسته مي خواهند و پي مريد هم نمي گردند. تبليغ اينان به عمل و بندگي است. زيرا اصول دين فقط منوط به بيداري جان است که آن را يقظه مي نامند.
ذکر اين نکته نيز لازم است که آنچه بيان شد من باب ايضاح بود چرا که درويشی از هر دليل و برهانی مبری است و نيازی به اثبات آن نميباشد و فقر و درويشی به وجود علمای درويش افتخار نمي ورزد بلکه اين افتخاری برای علماست چرا که محمد (ص) فرمود : الفقر فخری.
ب :تحليل حقوقي سخنراني امام جمعه سمنان و بررسي عناوين مجرمانه قابل انتساب به آن :
1- افترا : موضوع ماده 697 قانون مجازات اسلامي ايران :
افترا عبارت است از انتساب امر مجرمانه به ديگري. در سخنراني امام جمعه سمنان اعلام شده است که حسينيه شريعت قم، پايگاه نفاق و يا به تعبيري مسجد ضرار بوده و حضور دراويش سلسله نعمت اللهي سلطانعليشاهي گنابادي را جهت مراسم ذکر وفکر فقري و عزاداري سيدالشهدا و احياي فتاوي علماي اسلام و تأمين نظر واقف، تعبير به توطئه عليه نظام نموده اند. صرف نظر از مطالبي که در باب عرفان و تصوف فوقاً عرض شد، حسينيه شريعت قم به موجب سند رسمي وقف خاص تنظيمي دفتر اسناد رسمي 72 تهران وقف خاص دراويش اين سلسله بوده و به قبض متولي منصوص در آن در آمده است که حال جناب امام جمعه سمنان مي بايست صحت اين اسناد را ثابت نمايد.
2- نشر اکاذيب: موضوع ماده 698 قانون مجازات اسلامي ايران:
طرح مطالبي بي اساس با علم به دروغ بودن آنها و انتساب اعمالي بر خلاف حقيقت به اشخاص به قصد تشويش اذهان عمومي، اشاعه اکاذيب بوده و قابل تعقيب کيفري است که سخنراني امام جمعه سمنان در خطبه هاي نماز جمعه مصداق بارز اشاعه اکاذيب است.
3- اهانت به دين اسلام و مقدسات مذهبي : موضوع ماده 513 قانون مجازات اسلامي :
اهانت به باورهاي مذهبي و يا جريحه دار نمودن احساسات عمومي يا بدبين کردن مردم نسبت به مباني مذهبي علاوه بر اينکه کاري خلاف اخلاق سليم و وجدان بشري است مي تواند موجب اخلال در امنيت داخلي و حتي خارجي کشور شود. سخنراني امام جمعه سمنان در خطبه هاي نماز جمعه اهانت صريح به دين اسلام و مقدسات مذهبي شيعيان بوده و مي بايست برخورد مناسبي با توهين کننده به عمل آيد تا بلکه موجبات تنبه فراهم شود.
4- تقصيرات مقامات و سوء استفاده از مقام :
بنا بر مطالب معروضه در بند الف اين لايحه و مداقه و امعان نظر در آثار حضرت آيت الله خميني (ره) و ارادت ايشان به بزرگان اهل عرفان و نامه حاکم شرع وقت ايران مبني بر اعلام به برادران سپاه پاسداران و قواي انتظامي و مأموران و ضابطين ارگانهاي قضايي که : متعلقان اين سلسله در سايهً دولت عليهً جمهوري اسلامي مأمون و مصون از هرگونه تعرض مي باشند و بايد کوشيد تا چهرهً نوراني رحمت للعالمين به همه اقشار بشريت معرفي شود، و هم چنين نامهً محرمانهً رياست محترم وقت جمهوري اسلامي ايران جناب آقاي خاتمي به وزراي اطلاعات و کشور در خصوص تعطيلي مجالس پيروان اين سلسله در حسينيه محبوب سمنان و نامه اداره کل سياسي وزارت کشور به استانداري سمنان مبني بر تأمين امنيت و نظم جلسات متشکلهً برادران دراويش گنابادي در سمنان ( تصاوير تقديمي ضميمهً شکوائيه)، و مقررات مندرج در فصل دوم قانون ثبت اسناد و املاک کشور در خصوص آثار ثبت اسناد، اين سخنرانی مصداق سوء استفاده از مقام و استنکاف از اعتبار دادن به سند ثبت شده رسمی وقف خاص بوده و با توجه به حسن نظر امام راحل به بزرگان و محترمين اين سلسه سخنراني امام جمعهً سمنان را حتي مي توان از مصاديق اهانت به بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران و عناد و مخالفت با سياستها و خط مشيهاي نظام دانست.
5- نقض قانون اساسي و نقض پيمانهاي بين المللي حقوق بشر:
اعلام حمايت امام جمعهً سمنان از جنايت عليه دراويش سلسهً نعمت اللهي سلطانعليشاهي گنابادي در قم و تخريب و به آتش کشيدن حسينيهً موقوفهً خاص شريعت قم و بازداشت غير قانوني دراويش، خود از مصاديق بارز نقض اصول و مباني قانون اساسي ايران و نقض پيمانهاي بين المللي در خصوص رعايت حقوق اساسي بشر است. چرا که قانون اساسي، دين رسمي کشور را اسلام و مذهب رسمي را شيعه اثني عشري اعلام مينمايد و اينگونه جنايتها به نام اسلام بر شيعيان خاص علي ابن ابيطالب و اظهار حمايت امام جمعه خطهاي از مملکت اسلامي از اين اقدامات وقيحانه، خود نقض مباني قانون اساسي است و قابل تعقيب کيفري ميباشد.
6- هتک حيثيت روحانيت؛ موضوع تبصرهً مادهً 18 آييننامه دادسراها و دادگاههاي ويژهً روحانيت:
برابر تبصرهً مادهً 18 آيين نامهً دادسراها و دادگاههاي ويژهً روحانيت اصلاحي 1384، اعمالي که عرفاً موجب هتک حيثيت روحانيت و انقلاب اسلامي باشد، براي روحانيون جرم تلقي ميشود.
بنابر آنچه که در بند الف و قسمت چهارم بند ب اين لايحه مذکور است، سخنراني امام جمعه سمنان در خطبه هاي نماز جمعه و اعلام اينکه حسينيه موقوفه خاص شريعت قم مسجد ضرار و پايگاه نفاق بوده و تشکيل مجالس ذکر و فکر فقري دراويش را توطئه اي عليه نظام معرفي نموده اند مصداق بارز هتک حيثيت روحانيت و انقلاب اسلامي است چرا که تعيين ائمه جمعه از سوي مقام معظم رهبري در هر استان و شهرستاني در مملکت اسلامي، براي تبليغ احکام واقعي اسلام و معرفي چهره نوراني رحمت للعالمين براي همگان است نه اينکه چماق طعن به دست گرفته و مجالس تذکر آل عبا توسط شيعيان علي و سالکين طريق الي الله را توطئهاي عليه نظام اعلام و موجبات بدبيني مردم را نسبت به باورهاي مذهبي ايجاد و سد طريق معارف نمود.
من حيث المجموع ابراز و اظهار اين مطالب از سوي امام جمعه سمنان به عنوان نماينده مقام معظم رهبري در سمنان مستوجب تعقيب کيفري است تا ملبسين به لباس روحانيت در مقام اهانت به مسلمين برنيايند چرا که تضعيف جمهوري اسلامي سبب آسيب به کليه مسلمين بالاخص شيعيان و به ساحت مقدس نبي اکرم و دوازده جانشين بر حقش عليهم السلام است.
با سپاس
شکات پرونده
پيوست های لايحه: CD سخنرانی امام جمعه سمنان و سند رسمی وقف خاص
<< Home